فرصتهای از دست رفته شما یا ما؟
این مستند تلاش دارد تا با ارائه تصاویری از تابلوهای تبلیغاتی که وعده ادامه جنگ و پیروزی را میدهد در کنار اظهارات مقامات وقت اینگونه نتیجه بگیرد که ایران بیوقفه خواهان جنگ بوده است.
شبکه تلویزیونی «بیبیسی» فارسی بهمناسبت سیامین سالروز پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران، اقدام به انتشار مستندی تحت عنوان «جام زهر؛ فرصتهای از دست رفته ایران در جنگ» کرده است که در آن مولفههای موثر در جنگ تحمیلی از قبیل شرایط بینالمللی و حمایت دولتهای غربی از صدام در طول هشت سال دفاع مقدس همچون فروش سلاحهای شیمیایی، پشتیبانی گسترده اطلاعاتی و ماهوارهای، اعطای تسهیلات مالی و همچنین حمایتهای سیاسی در نهادهای بینالمللی که منجر به صدور قطعنامههای جانبدارانه در شورای امنیت سازمان ملل میشده را در نظر نگرفته و در همین خصوص اقدام به ارائه یک روایت مخدوش از دوران دفاع مقدس کرده است.
این مستند تلاش دارد تا با ارائه تصاویری از تابلوهای تبلیغاتی که وعده ادامه جنگ و پیروزی را میدهد در کنار اظهارات مقامات وقت اینگونه نتیجه بگیرد که ایران بیوقفه خواهان جنگ بوده است. این در حالی است که بخش تبلیغات در دوران جنگ باید در راستای نشان دادن عدم ترس و آمادگی برای مقابله با دشمن متجاوز و حفظ روحیه رزمندگان، اقدام به انتشار چنین تبلیغاتی کند که صدالبته چنین رویکرد و سیاستی در هر کشوری که درگیر جنگ است، اتخاذ میشود و هیچ کشوری در مقابل دشمن و در جمع رزمندگانش سخن از هراس از جنگ یا کم اهمیت جلوه دادن آن نمیکند.
در این میان همچنین مستند شبکه دولتی انگلیس، با کمرنگ کردن استدلالات ایران در عدمپذیرش پیشنهادها و مصوبات شورای امنیت مبنیبر آتشبس، کمرنگ میشود و القا میکند که ایران با عدمپذیرش آتشبس در سال 61، بهنوعی فرصتسوزی کرده است. این در حالی است که در همان زمان صدام که از منظر این مستند، علاقهمند به صلح بوده است بخشی از خاک ایران را در تصرف خود نگه داشته و صرفا آتشبس را میپذیرفت. هرچند سخن گفتن از پذیرش آتشبس نیز با گذشت بیش از 35 سال از آن زمان و با توجه به شناختی که امروز از روحیه جنگطلبانه صدام و رژیم بعث عراق حاصل شده، بیمورد است اما اینکه صدام پس از پایان جنگ با ایران، برای کشورگشایی به کشور کویت حملهور میشود و در پایان نیز توسط همین ائتلاف آمریکایی- انگلیسی بهدلیل جنگافروزی در منطقه و به بهانه در اختیار داشتن سلاحهای کشتارجمعی، سرنگون میشود نیز در نوع خود جالب توجه است. بههیچ عنوان درصدی احتمال از اینکه این نحوه پذیرش آتشبس، ایجاد فرصتی مناسب برای یک متجاوز فراهم خواهد کرد و میتواند با تجدید قوا، مجدد اقدام به تجاوز کند را نمیدهد! اصلا چرا احتمال؟ تجربه پذیرش آتشبس در سال 67 مگر اتفاقی غیر از این را رقم زد که بخواهیم در نحوه مواجهه صدام در سال 61 شک کنیم؟! مگر در سال 67، عراق مجددا به خاک ایران تجاوز نکرد؟ با این شرایط مگر میتوان توقف یا ادامه جنگ را آنهم در زمانی که ایران در مقام دفاع از خاک و ناموس خود بهصورت ناخواسته درگیر شده است، صرفا در ید اختیار آن دانست و هیچ اثری از نقش تجاوزکارانه صدام مطرح نکرد؟ براساس این روایت انگلیسی از دفاع مقدس، گویی ایران متجاوز و صدام در حال دفاع از کشورش بوده و ایران فرصت پایان جنگ را داشته است. حتی این مستند اشارهای به تاریخ دوران دفاع مقدس و موفقیتهای ایران در سال 65 نمیکند؛ سالی که منجر به صدور قطعنامه 598 از همان شورای امنیتی میشود که تا پیش از آن زیر بار پذیرش تعیین متجاوز و بازگشت به مرزهای بینالمللی براساس توافقنامه الجزایر نمیرفته و گویی تغییر مواضع شورای امنیت سازمان ملل در قطعنامه 598 از سر لطف اعضای این شورا بوده است.
البته نگارنده به هیچ عنوان معتقد نیست ایران در طول دوران دفاع مقدس خالی از اشتباه بوده است و عملکرد مسئولان وقت در دوران دفاع مقدس قابل نقد و بررسی نیست. اما معتقدم با نگاه کلان به دوران دفاع مقدس میتوان به وضوح دفاع پرافتخار، شرافتمندانه و مظلومانه فرزندان این آب و خاک را مشاهده کرد؛ ملتی که در قرنهای گذشته شاهد از دست رفتن بخشهای مهمی از کشورشان چه در جنگ و چه در صلح توسط همین قدرتهای جهانی بوده است- با همه انتقاداتی که به برخی تصمیمات و اقدامات در آن دوران وارد است- امروز سرش را بالا میگیرد که همه دنیا در مقابلش ایستادند و نتوانستند یک وجب از خاکش را بگیرند.
اما اینکه رسانه دولتی انگلیس این روزها بهصورت هدفمند اقدام به انتشار روایتی از دوران دفاع مقدس کرده است و میخواهد خدشهای هرچند خفیف بر پیکره پرافتخار آن وارد کند نه صرفا با هدف بازخوانی تاریخ بلکه برای ایجاد ظرفیت جنگ روانی علیه ایران در مسائل روز دنیاست. همچنین در تلاش است در این پروپاگاندای جدید با تقویت جریان غربگرا پس از وقایع اخیر و خروج آمریکا از برجام که منجر به تزلزل این تفکر شده، همچنان کشور را در مقابل پروژه جنگ روانی این روزهای ترامپ، بولتون و پمپئو منفعل و اینگونه القا کند که نپذیرفتن عقبنشینی در مقابل قدرتهای خارجی حماقت است و مقصر هر تجاوزی ایران خواهد بود و در آینده مجبور به پرداخت هزینههای بیشتر میشود، پس امروز عقبنشینی کنید و فرصتسوزی نکنید. تفکری که اگر جان بگیرد میتواند در همه منازعات بینالمللی، مانع از اقتدار ایران شود و در گذر زمان ایران را ایرانستان کند و این آن چیزی است که «بیبیسی» دنبال میکند.