پدیده بی‌وطنی و اکثریت منفعل

علی‌القاعده سرکردگان اصلی بدنه اجتماعی همراه با کودتا، نسبت به تبعات اقدام خود در زمین زدن منافع ملی مطلع بودند؛ اما این افراد به دلیل دچار شدن به #پدیده_بی‌وطنی، با دشمن همراهی کردند. این پدیده صرفاً مختص سال ۱۳۳۲ و ملی شدن صنعت نفت نیست و مصادیق متعددی دارد.

آنچه در روایت تاریخی کودتای ۲۸ مرداد کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد، این است که در کنار حمایت غربی‌ها خصوصاً آمریکا از عده‌ای چماق به دست و بدکاره، یک بدنه اجتماعی هوادار از اقلیت منسجم توانست اراده خود را بر اکثریت منفعل و خاموش اجتماعی، برای ‎سرنگونی دولت مصدق حاکم کند.

علی‌القاعده سرکردگان اصلی بدنه اجتماعی همراه با کودتا، نسبت به تبعات اقدام خود در زمین زدن منافع ملی مطلع بودند؛ اما این افراد به دلیل دچار شدن به پدیده بی‌وطنی، با دشمن همراهی کردند. این پدیده صرفاً مختص سال ۱۳۳۲ و ملی شدن صنعت نفت نیست و مصادیق متعددی دارد.

ضمن اینکه علی‌رغم درک صحیح عموم مردم نسبت به پرچمداران پدیده بی‌وطنی، در مقاطعی جریان اقلیت به دلیل جوسازی رسانه‌ای توانسته اکثریت جامعه را دچار انفعال رفتاری کند. البته آنجایی که جریان‌های پیشرو با تبیین ماهیت بی‌وطن‌ها، بر منافع ملی ایستادگی کرد، تاریخ نوع دیگری رقم خورده است.